معرفی کتاب, نقد و بررسی کتاب

همه چیز در مورد کتاب کار عمیق

کتاب کار عمیق درباره قوانینی برای تمرکز در دنیایی آشفته است. در اصل تمرکز، عنصر کلیدی اما گمشده جهان امروز است که کال نیوپورت تلاش می­‌کند تا در دل داستان­‌هایی که برای ادعای خود آورده و قوانینی که مطرح کرده، گمشده را پیدا کند و بگوید که ما هم می‌توانیم متناسب با زندگی خود، رمز موفقیت را بیابیم و کار بزرگ انجام دهیم. پس با جریان کتاب از نگاه من همراه شویم تا در چالش کتابخوانی طاقچه کار عمیق را بشناسیم.

کار عمیق چیست؟

در جهان پر از نقش و نگار امروز، گاهی آدم حس عقب‌ماندگی شدیدی پیدا می‌کند! آنقدر که نمی‌فهمد از کجا باید شروع کند، چه چیزی را بیخیال شود و دنباله کدام قضیه را بگیرد؟

کار عمیق

این سردرگمی باعث می‌شود که هر فرد در حین تجربه عقب‌ماندگی، دچار خود‌سرزنشی شود و در یک ورطه تکراری غوطه‌ور گردد. مثلا خود من علاقه‌مندم در شغلم، درسم، روابط عاشقانه، خانوادگی و دوستانه، نویسندگی، کتابخوانی و توسعه فردی، حرفه‌ای عمل کنم اما به سبب نشناختن الویت‌ها، چندین کار را همزمان انجام می‌دهم و فضای زیادی از ذهنم بدون داشتن شناخت دقیق از کاری که انجام می‌دهد اشغال می‌شود.

وقتی این حالت اتفاق می‌افتد هر شخص به دنبال راه فرار است و ترجیح می‌دهد تلفن همراه را بردارد و در فضای مجازی بگردد. با هر بار برداشتن تلفن هوشمند و سرک کشیدن در فضای مجازی، ذهن شرطی می‌شود که حتما باید در مواقع بی‌حوصلگی تلفن را بردارد. این عامل سبب می‌شود تا ما از انجام کار اصلی خود دور شویم و هر چقدر که بین ما و کاری که مشغول انجام دادن آن بودیم فاصله بی‌افتد، برگشتن و تمرکز کردن برای انجام کار سخت‌تر می‌شود.

البته وابستگی به فضای مجازی، به طور کامل تقصیر ما انسان‌ها نیست چون این‌ ابزار‌ها ساخته شده‌اند تا اعتیاد ایجاد کنند و با تمام خوب بودن‌شان، این بدی‌ها را نیز دارند. در اصل فضای مجازی حس مفید بودن آدمی را به خوبی ارضا می‌کند چرا که انسان دستاورد محور است و داشتن چند ثمره بیرونی منجر می‌شود تا گمان کند در حال رقم زدن اتفاق بزرگی است اما درواقع فرد مشغول انجام یک کار سطحی است. وظیفه آدم کاردرست این است که حواسش را جمع کند و از این حال عقب‌ماندگی بیرون بی‌آید چون قرار است با مدیریت خود، به کار عمیق بپردازد.

اصطلاح کار عمیق برای اولین‌بار توسط نویسنده کتاب،کال نیوپورت، استفاده شد اما تعریفی برای آن ارایه نداد چون معنایش در کار بزرگانی چون یونگ و وودی آلن قابل مشاهده و بررسی بود. در اصل نویسنده نام کاری را که ناشی از یک هدف بزرگ است و در یک فضای خلوت، آرام و ایمن شکل می‌گیرد و نیازمند یک بازه منظم تمرکزی است، کار عمیق گذاشت. این کار عمیق منجر به تولید ایده موفقیت‌آمیز یا رسیدن به یک زاویه دید بدیع می‌شود و تمایز ایجاد می‌کند‌.

انجام کار عمیق فقط برای آدم‌های بزرگ و قدرتمند نیست چون هر شخصی می‌تواند با مهارت پیدا کردن در کاری که انجام می‌دهد و یا منحصربفرد انجام دادن کار‌ها به موفقیت دست پیدا کند اما برای رسیدن به این جایگاه لازم است دو توانایی مهم را در خود پرورش دهد که اولی سریع ماهر شدن در انجام کارهای سخت و دومی تولید و خروجی عالی در کیفیت و کمیت بالا است. خلاقانه کار کردن و توانمند شدن کاری نیست که متوقف شود و لازم است برای موفق ماندن مدام بر انجام کارهای سخت تسلط یافت. شرط رسیدن به قدرتمندی در این توانمندی‌ها انجام دقیق کار عمیق است‌‌.

چگونه کار عمیق انجام دهیم؟

حال که فهمیدم رمز زنده ماندن از زیر آوار کارها، توانمند شدن در تولید ارزش به وسیله کار عمیق است، وقت آن رسیده که چگونگی انجام کار عمیق را نیز بدانیم. برای آن که در انجام یک کار عمیق شد لازم است متمرکز ماند و از نیروی اراده خرج کرد‌. همه می‌دانیم برای آنکه عضله ساخته شود، لازم است چربی بدن از بین برود پس ابتدا باید چربی سوزی اتفاق بیافتد. مرحله اول کار عمیق سوختن بارهای اضافی است. برای به دست آوردن کار عمیق باید کار سطحی را از بین ببریم یا کمتر کنیم. برای انجام این کار لازم هست عوامل حواس پرتی را به حداقل برسانیم و تا جایی که می‌شود محیط خود را خالی از هر گونه وسایل اضافی کنیم. وقتی اشیا حذف شوند، نوبت به پاکسازی انسانی می‌رسد. بهتر است به خانواده و دوستان خود توضیح دهیم که چه ساعاتی می‌توانند با ما ارتباط برقرار کنند و در محل کارمان نیز اگر امکانش وجود داشت به کارفرما و همکاران خود اطلاع دهیم که مثلا در ساعات اولیه حضور در محل کار مشغول انجام کار عمیق هستیم و بعد از آن می‌توانیم در جلسات حضور پیدا کنیم. وقتی عوامل حواس پرتی به حداقل برسد و دسترسی شخص به دیگران و دیگران به شخص محدود گردد؛ مزاحمت کمتر اتفاق می‌افتد و لازم نیست نیروی اراده زیادی برای مقاومت کردن خرج شود و انجام کار عمیق امکان‌پذیر خواهد شد.

بعدِ از دست دادن چربی‌ها وقت آن است که عضله را بسازیم. حالا به یک برنامه منظم احتیاج داریم که تحت هر شرایطی قابلیت اجرا داشته باشد و تبدیل به عادت شود. این برنامه متناسب با آن کار عمیقی است که قرار است انجام گیرد پس در یک فرایند آگاهانه، شخصی‌سازی خواهد شد. پیشنهاد من این است که می‌توان روز را به چهار بازه نیم‌ساعته تقسیم کرد یا برای پایبندی به انجام کار عمیق روز موعودی مشخص شود. اگر شخصی توانست مقاومت خود را هنگام مواجه با وسوسه حفظ کند لازم است در یک تشویق فوری به خود یک امتیاز یا جایزه بدهد! همچنین می‌توان برای شروع و پایان کار زمان مشخص تعیین کرد و قانون گذاشت. مثلا می‌توان هنگام شروع کار از عبارت‌های تاکیدی مانند: « سلام من آمدم تا کارم را شروع کنم» و در پایان کار از عبارت‌هایی چون: «خب این نیز تمام شد!» استفاده کرد.

با یافتن الگوهای رفتاری و شناسایی، حدف و جایگزین کردن آن‌ها، تصمیم گرفتن درباره روش شخصی انجام کار عمیق، تلفیق کار عمیق با زندگی روزمره می‌توان به تمرکز و تداوم در بستر زمان پایبند شد. البته نباید فراموش شود که به اندازه تمرکز، عدم تمرکز هم ارزشمند است و لازم است که تناسب در اجزای زندگی حفظ شود پس آن زمانی که ذهن پای کار عمیق گذاشته شود، سبب می‌شود تا به آن عادت ­کند و فرد مجهز به کار عمیق گردد و آنگاه می‌تواند به خلق نو در فرایند تولید دست پیدا کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیست + 15 =